قبل از پرداختن به چرایی معماری سازمانی ابتدا به تعریف معماری سازمانی می پردازیم:

منطق سازماندهی برای فرآیند های کسب و کار و زیرساخت های فناوری اطلاعات، منعکس کننده یکپارچگی و استانداردسازی نیازمندی های مربوط به مدل عملیاتی شرکت ها است و هدف یک معماری سازمانی تعیین این است که چگونه یک سازمان می تواند به طور موثر تری به اهداف کنونی و آتی خود برسد

چرا معماری سازمانی

هدف معماری سازمانی بهینه سازی کل سازمانی است که از فرآیند های چند بخشی و غیر منسجم تشکیل شده است. برای رسید به سازمانی بهینه و پربازده، معماری سازمانی، سازمان را به سمت محیطی یکپارچه که پاسخگوی تغییر و پشتیبان استراتژی کسب و کار است هدایت می کند. مدیریت موثر و بهره برداری از اطلاعات از طریق فناوری اطلاعات یک فاکتور کلیدی برای موفقیت کسب و کار و یک مفهوم ضروری برای دستیابی به مزیت رقابتی است. یک معماری سازمانی به واسطه فراهم کردن یک مفهوم راهبردی در جهت تکامل سیستم فناوری اطلاعات در پاسخ به نیاز های درحال تغییر مداوم کسب و کار به این نیاز اشاره می کند .

اندک اشاره ای داشته باشیم به چیستی مزیت رقابتی:

مزیت رقابتی (Competitive Advantage) مجموعه ای از عوامل یا توانایی ها است که به شرکت ها اجازه می دهد پیوسته عملکردی بهتر از رقبا داشته باشند. توجه کنید که هدف مزیت رقابتی عملکرد برتر از رقباست، نه صرفا برابری با عملکرد دیگر کسب و کارها؛ شرکت های برخوردار از مزیت رقابتی باید از عملکرد بالایی برخوردار باشند، و در عین اینکه این گونه شرکت ها نباید لزوما دارای بالاترین عملکرد در صنعت خود باشند، باید به طور مستمر در میان شرکت هایی با عملکرد بالا باقی بمانند و بسیار بهتر از میانگین صنعت عمل کنند مبین آن است که مدیران، از طریق تصمیمات خود، مسئول چهار نوع تصمیم استراتژیک هستند که منجر به در اختیار گرفتن و توسعه منابع و توانایی هایی مختص به شرکت می شوند که می توانند منشأ مزیت رقابتی باشند.

مزیت رقابتی شامل مجموعه عوامل یا توانمندی هایی است که همواره شرکت را به نشان دادن عملکردی بهتر از رقبا قادر می سازد. به عبارتی، مزیت رقابتی عامل یا ترکیبی از عواملی است که در یک محیط رقابتی سازمان را بسیار موفق تر از سایر سازمان ها می نماید و رقبا نمی توانند به راحتی از آن تقلید کنند. بنابراین برای دستیابی به مزیت رقابتی، یک سازمان هم باید به موقعیت خارجی خود توجه کند و هم توانمندی های داخلی را مورد توجه قرار دهد .

علاوه بر آن، هدف مهم دیگر مزیت رقابتی این است که شرکت ها از سطوح پایداری از عملکرد بالا برخوردار باشند. به عبارت دیگر، یک کسب و کار نه تنها باید از یک یا دو یا سه ربع سال یا حتی چندین سال خوب برخوردار باشد، بلکه باید مزیت رقابتی پایداری داشته باشد تا بتواند به طور پیوسته و در طول مدتی طولانی عملکردی بهتر از رقبا داشته باشد. بسیاری از شرکتها نشان داده اند که توانایی داشتن یک یا دو سال خوب را دارند، ولی تعداد بسیار اندکی از شرکت ها توانایی برخورداری از سطوح بالای مستمری از عملکرد برای سالیان متمادی را از خود نشان داده اند.

مزایایی که از معماری سازمانی خوب حاصل می شود می تواند مزایای رقابتی مهمی را به همراه داشته باشد از جمله:

  • اجرای کارآمدتر فناوری اطلاعات

    • هزینه های کمتر توسعه، پشتیبانی، و نگهداری نرم افزار
    • قابلیت حمل افزوده شدهبهبرنامه های کاربردی
    • بهبود یافتن قابلیت همکاریبا دیگر قسمت ها و مدیریت آسانتر سیستم و شبکه
    • بهبود یافتن قابلیتپرداختنبه مسائل حیاتی سطح سازمانی همچون امنیت
    • ارتقا و تعویض آسانتر مولفه های سیستم

 

  • بازگشت بهتر سرمایه، کاهش یافتنریسک برای سرمایه گذاریهایآتی

    • کاهش یافتن پیچیدگی در زیر ساختفناوری اطلاعات
    • حداکثر بازگشت سرمایه در زیرساختموجود فناوری اطلاعات
    • انعطاف پذیری درایجاد، خرید، یا برون سپاری راه حل های فناوری اطلاعات
    • کاهش یافتن ریسک کلی در سرمایه گذاری جدید، و هزینه های مالکیت فناوری اطلاعات
  • آماده سازی سریعتر، ساده تر و ارزانتر

    • خرید تصمیمات ساده تر است؛چرا که کنترل آماده سازی اطلاعات به سادگی در یک طرح منسجم در دسترسمی باشد.
    • فرآیند آماده سازی سریعتر است؛بیشینه سازی سرعت آماده سازی و انعطاف پذیری بدون اتلاف وابستگی به معماری.
    • قابلیت آماده سازی سیستم های باز چندکاربره وناهمگن.